جنگ سیاسی – نظامی روسیه و اوکراین از نگاهی دیگر
سعید مینایی
تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در کمال ناباوری پوتین و بسیاری از رهبران جهان، وارد ششمین روز خود شد و دورنمای روشنی از آن در شرایط فعلی قابل تصور نیست. به موازات این اشغال و جنگ نظامی، جنگ بزرگتری نیز در عرصه های سیاسی، رسانه ای، اقتصادی، اطلاعاتی و فرهنگی، در حال شکل گیری و تداوم است. جنگی که بدون شک، ابعاد، عمق تاثیرات و زمان آن بسیار وسیع تر، طولانی تر و عمیق تر از بخش نظامی آن خواهد بود.
اما در این میان و در پشت صحنه، جنگ پنهان دیگری نیز جاری است که به جرات میتوان گفت که ریشه تمام این جنگهاست که از سوی کارگردانان، صحنه گردانان و مجریان این جنگها، کمتر به آن پرداخته می شود. این جنگ پنهان حتی اگر بحران اوکراین با هر نتیجه و برنده ای حل و فصل گردد، بدون شک ظرفیت، پتانسیل و استعداد آتش افروزی دیگری را نیز در گوشه ای دیگر از جهان، دارا میباشد.!
این جنگ پنهان و مادر جنگ ها، جنگ فکری است! به اعتراف تمام شواهد و قرائن مستندِ رسمی و موجود، بحران اوکراین نتیجه نگاه شوونیستی روسی بر ملتهای دیگر است. تجربه تاریخی بشر نشان داده است که پیوند شوونیسم (خود برتر بینی اتنیکی، مذهبی و سیاسی) و قدرت سخت افزاری، سرانجام به تروریسم دولتی و فاشیسم منجر خواهد شد و نسل کشی ها، جنایات علیه بشریت و نابودی تمدنهای انسانی را رقم خواهد زد.! به موازات جنگ اخیر و با تمام ابعاد آن، جنگ دیگری در فکرها در جریان است!
جنگ سنت های شوونیستی – فاشیستی و ارزش های اخلاقی و بشری جهان مدرن. این جنگ فکری منحصر به شمال آسیا و یا شرق اروپا نیست و در جای جای جهان و تاریخ می توان رد پای آن را به روشنی دریافت.! این نگاه شوونیستی را میتوان در ادبیات جریان مسموم ایرانشهری و پان ایرانیستی و نسبت به کشورهای مختلف و مستقل بسیاری مشاهده کرد که اگر پیوند نامبارک آن با قدرت صورت بگیرد، جنگی دیگر اجتناب ناپذیر خواهد بود و ما این موارد را در ادبیات حزب حاکمِ چین نسبت به تورکستان شرقی، تایوان و یا در ادعاهای احزاب افراطی ارمنی و … شاهد هستیم.
در جهان مدرن امروز ارزش هایی همچون، نفی تبعیض، برپایی عدالت، برابری اجتماعی، حق تعیین سرنوشت ملتها، تکریم تمامیت ارضی و استقلال کشورها، اولویت بخشی به دیپلماسی و گفتگو برای رفع چالش ها، تنظیم مناسبت های سیاسی- حقوقی برپایه حقوق بین الملل و بشر، حاکمیت دموکراسی، نه به جنگ و جنایت، حقوق زنان و … به عنوان بخشی از استانداردهای حاکم بر جهان مدرن شناخته میشود و تصور اینکه در هزاره سوم، این ارزش ها در گوشه ای از جهان کمرنگ و یا حذف شود، دور از ذهن و عقل است، لیکن به وفور و روشنی شاهد آن هستیم.!
امروزه جهان به شدت و به بهانه تهاجم و تخاصم شوونیستی و فاشیستی روسیه به اوکراین در حال دفاع از ارزش های مدرن خود میباشد و یک اجماع جهانی برای مخالفت و مبارزه با سنت های غلط گذشته در میان ملت ها شکل گرفته است که بدون شک، پیروزی با ارزش های مدرن بشری خواهد بود.! اما به نظر می رسد جهان و ساختارهای بین المللی آن بایستی به فکر چاره باشند تا اشغال نظامی اوکراین آخرین فرصت برای صاحبان شوونیستی قدرت باشد تا بدینگونه راه تکرار بر خطا و جنونِ دیکتاتورها بسته شود.